جرم اسیدپاشی از جرم های به شدت ضداجتماعی محسوب میشود که در کشور ما سابقهای حدود 60 سال دارد. اولین اسیدپاشی در سال 1334 رخ داد و آن هم اسیدپاشی روی یک قاضی دادگستری بود به دلیل اینکه کسی را به حبس محکوم کرده بود. همین امر باعث شد قانونگذار در سال 37 برای جرم اسیدپاشی قانون وضع کند.
محمد علی صفاریان: «یک قسمت از سر من سوراخ شده، یکی از قرنیههایم را از دست دادهام و بدنم به شدت آسیب دیده است.
من بارها سوختن دست را با بخار آب یا قابلمه و ... تجربه کردم اما این سوختن متفاوت بود.
لباسهایم در تنم پودر شد...
مردم من را به مغازهای بردند و سریع به صورتم آب پاشیدند.»
این گوشهای از بیان حادثه توسط یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است.
حقیقتا بسیار تاسفانگیز و تاثربرانگیر بود.
با نگاهی به آمار از بین 13 مورد اسیدپاشیای که در ده سال گذشته اتفاق افتاده است و البته به صورت رسمی اعلام شده است، 10 مورد آن انگیزههای شخصی بوده و 3 مورد هم انگیزه عامل اسیدپاشی نامعلوم بود.
انگیزههایی از قبیل جواب رد شنیدن در خواستگاری، انتقام پدر شوهر از عروسش به خاطر طلاق از پسر، تصمیم جدایی از همسر، ظلم پدرانه، ازدواج همسر، تصور اشتباه درباره مزاحمت تلفنی برای همسر اسیدپاش، اعتیاد پدر قربانی و فروش جهاز دختر و حسادت زنانه مسیر زندگی قربانیان را تغییر داد.
اگر انسان میخواهد عمق فاجعه را درک کند در کنار شنیدن ماوقع حادثه و دیدن عکسهای موجود باید خود را یا خانواده خود را در چنین موقعیتی تصور کند تا ذرهای درد و رنج قربانی و خانوادهاش را درک کند.
زیبایی، شنوایی، چشم، پوست، نقص عضو، تخریب گردن و صورت و قفسه سینه تنها گوشهای از پیامدهای این حرکت وحشیانه است.
در این روزها همه فقط حرف اسیدپاشی را میزنند و تنها به اظهار همدردی اکتفا میکنند اما تنهایی، نگاههای خاص مردم، گوشهگیری و شاید تغییر مسیر زندگی سهم قربانی از دنیا باشد.
دیگر قربانی میماند و آیینهای که حتی دلش نمیخواهد در آن نگاه کند.
دیگر قربانی میماند و پارچهای که نیمی از صورتش را میپوشاند.
دیگر قربانی میماند و قربانی...
«برای اینکه خانوادهام را کمتر آزار دهم سعی میکنم سکوت کنم و از درد ناله نکنم.»
چقدر زندگی این افراد سخت میگذرد.
این افرادی که کم هم نیستند. در همین 10 سال پیش، در آبان ماه سال 83، آمنه بهرامی قربانیای که در سیدخندان توسط خواستگار سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت و بعد از هفت سال حکم عامل اسیدپاشیاش صادر شد و در نهایت رضایت داد و یا داود روشنایی که یکسال بعد از وی مورد این حمله قرار گرفت و متهم هم ادعا میکرد که قربانی را اشتباه گرفته و به همین راحتی با زندگی یه انسان بازی کرد، اینها تنها نمونههایی از قربانیان این حادثه هستند.
در جدول زیر بخشی از قربانیان این حادثه را با ذکر انگیزه اسیدپاش و دیگر جزئیات میخوانید: